میخواهم خودم باشم/ حجاب یک نشان و برند برای روش و سبک زندگی اسلامی
کانون خبرنگاران نبأ: امروز حجاب نه فقط بهعنوان یکی از مسائل مهم جوامع اسلامی بلکه بهعنوان یکی از مسائل مهم و مورد بحث در جوامع غیر اسلامی نیز مطرح شده است. حجاب مانند گذشته یک نوع روش و سبک پوشش نیست و در حال حاضر تبدیل به یک نشان و یک برند برای یک طرز فکر و روش زندگی شده است.
به گزارش کانون خبرنگاران نبأ وابسته به خبرگزاری ایکنا، امروز حجاب نه تنها بهعنوان یکی از مسائل مهم جوامع اسلامی بلکه بهعنوان یکی از مسائل مهم و مورد بحث در جوامع غیر اسلامی نیز مطرح شده است. حجاب مانند گذشته یک نوع روش و سبک پوشش نیست و در حال حاضر تبدیل به یک نشان و یک برند برای یک طرز فکر و روش زندگی شده است. این درست همان چیزی است که حساسیتها را نسبت به آن افزایش داده است.
در روزگاران قدیم که هنوز پیشرفتهای صنعتی ابزارهایی برای راحتی و آسانی کار در صنایع، کشاورزی و ... را نیافریده بود، اینگونه مشاغل و فعالیتهای اقتصادی وابستگی زیادی به توان و قدرت مرد داشت و زن که طبیعتاً از نیروی جسمانی ضعیفی برخوردار بود، کمتر میتوانست به این امور بپردازد. همین امر باعث شده بود تا ارزش فرزندان پسر برای خانوادهها زیاد شده و بهعنوان یک سرمایه محسوب شود. این خود به خود از ارزش در نزد مردم کم میکرد و با افزایش افکار خرافی زن به یک موجود شیطانی که مأموریت آن فریب و دلربایی مرد است، تنزل پیدا کرد.
در طول تاریخ هرگاه بشریت گرفتار جهالت و خرافات شده، زنان همواره از قربانیان این وضع بودهاند، هرگاه نیز انقلابی در تفکر بشر بهوجود آمده، مسئله زن بهعنوان یکی از مسائل مهم مطرح شده است. جزیرةالعرب در عصر جاهلیت و اروپای قرون وسطی دو نمونه از دوران تاریک در تاریخ بشر است که زنان اوضاع نابسامانی در آن داشتند. با بعثت پیامبر(ص) و پایان یافتن عصر جاهلیت و همچنین ظهور رنسانس و ورود اروپا به دوران جدید، تغییرات مهمی در وضع زنان بهوجود آمد. از آنجا که اوضاع حجاز در عصر جاهلی و اروپا در قرون وسطی مطلع هستیم، تغییرات در وضع زنان بعد از این تحولات فکری را یک بررسی اجمالی میکنیم:
اسلام با جهانبینی خاص خود ایمان و عمل صالح را معیار ارزش و برتری انسان معرفی میکند و جنسیت را ملاکی برای برتری نمیداند و از فرزند دختر بهعنوان رحمت یاد میکند و زن را بهعنوان محور اصلی کانون اجتماعی یعنی خانواده قرار میدهد. اسلام برای زن صرفا توصیه به بعضی از امور مانند شیردادن فرزند و امورات منزل میکند اما او را مجبور نمیکند؛ یعنی صرفاً توصیه اخلاقی میکند و الزامی قائل نمیشود. از طرف دیگر مرد را ملزم میکند تا از نظر اقتصادی زن را تأمین کند. همچنین جهاد و حضور در عرصههای اقتصادی را از عهده زن برمیدارد.
اسلام با توجه به ظرافت و لطافت زن و همچنین نقشی مهم وی در خانواده، زن را از بسیاری از اجبارها و وظایف مرد بر حذر میکند؛ زیرا اجبار برای زن پاسخ نمیدهد و وی باید در مسیر انتخاب حرکت کند تا از عهده تربیت نیکوی نسل آینده برآید؛ چیزی که بر اثر تبلیغات و اندیشههای مدرنیته از ارزش آن کاسته شده است.
از این سو در غرب پس از رنسانس و پیشرفت علوم تجربی که انقلاب صنعتی را در پی داشت، با آسان شدن فرآیند تولید و میسر شدن اشتغال زنان، برای کاهش سرمایهها و سود بیشتر، طمع سرمایهداران به سمت بهرهکشی از نیروی کار زن حرکت کرد که نیمی از جامعه را تشکیل میداد. اما اسلام از یک سو این مسئولیت بر عهده مردان میشمارد و از سوی دیگر او را ملزم به رعایت حجاب میکند تا از نگاههای آلوده و گزند اغیار مصون بماند و زیبایی و لطافت خود برای استحکام و حفظ خانواده هزینه کند.
البته روی بهرهکشی از زنان تنها در بازار سرمایه و تولید خلاصه نشد؛ افزایش تولید نیاز به بازار مصرف داشت، بهویژه اینکه سهم قابلتوجهی از تولیدات مربوط پوشاک، خوراک، لوازم لوکس و آرایشی و ... بود که محور اصلی تقاضا و خرید آن در خانواده زنان بودند. هژمونی غرب از یک سو زن را به سر کار میفرستد و از سوی دیگر با تبلیغات فراوان و ایجاد احساس نیاز کاذب او را به مصرفگرایی دعوت میکند.
به این منظور سرمایهدار غربی جمال و زیبایی زن را به کار میگیرد تا با استفاده از آن مردم را بهمصرف ترغیب کند. بنابراین، زن باید برهنه باشد تا زیبایی ظاهریاش نمایان شود. به این سان، علت حساسیت و جبههگیری غرب نسبت به فرهنگ حجاب روشن میشود. مدلی که اسلام از یک زن نمونه ارائه میدهد دقیقا برخلاف منافع، اندیشه و تفکر روشنفکران غربی است و به همین دلیل با آن مخالفت میکنند.
حتی اگر این مخالفت برخلاف اصول و عقاید آنان باشد، برای زنان مسلمان باحجاب محدودیتهایی در نظر میگیرد، مسئلهای که برخلاف ماده 18 اعلامیه حقوق بشر است. این ماده میگوید: هر انسانی محق به داشتن آزادی اندیشه، وجدان و دین است؛ این حق شامل آزادی دگراندیشی، تغییر مذهب و آزادی علنی کردن آئین و ابراز عقیده، چه بهصورت تنها، چه بهصورت جمعی یا بهاتفاق دیگران، در قالب آموزش، اجرای مناسک، عبادت و دیدهبانی آن در محیط عمومی و یا خصوصی است.
اما بهعناوین مختلف مانند اینکه حجاب یک نوع سلب آزادی از زن است و اینکه حجاب برخلاف اصول لیبرال دموکراسی است با آن مخالفت میکنند که خود این نیز برخلاف اعلامیه حقوق بشر است. ماده 30 اعلامیه حقوق بشر تأکید میکند: در این «اعلامیه» هیچچیز نباید بهگونهای تفسیر شود که هیچ «حکومت»، گروه یا فردی متضمن حقی برای انجام عملی بهقصد از میان بردن حقوق و آزادیهای مندرج در این «اعلامیه» باشد.
به این ترتیب است که دنیای غرب که منادی دموکراسی و حکومت قانون است حاضر میشود برخلاف اعلامیه حقوق بشر که از اصول مقدس غرب است عمل کند و با آن به مبارزه بپردازد؛ زیرا زنی که حجاب را برمیگزیند، میخواهد بگوید: نمیخواهم ابزاری برای سودآوری دیگران شوم و به من همچو ماشین مصرفی نگریسته شود؛ من میخواهم خودم باشم.
مهدی محمدزاده